از خلق شاهکارهای داستانی انقلاب تا گلایه از نهادهای فرهنگی

از خلق شاهکارهای داستانی انقلاب تا گلایه از نهادهای فرهنگی

[ad_1] به گزارش خبرگزاری فارس از شیراز، شاهکارهای ادبیات انقلاب مثل «خنده‌زار» و «هزار و یک جشن» بعد از گذشت حدود شش سال از درخشش در سطح کشور و افتخار آفرینی در جشنواره داستان انقلاب، امسال در زادگاه نویسنده خوش ذوق و توانای این آثار دیده شدند. آوازه شاهکارهای ادبیات انقلاب در کارنامه نورآبادی محمد […]

[ad_1]

به گزارش خبرگزاری فارس از شیراز، شاهکارهای ادبیات انقلاب مثل «خنده‌زار» و «هزار و یک جشن» بعد از گذشت حدود شش سال از درخشش در سطح کشور و افتخار آفرینی در جشنواره داستان انقلاب، امسال در زادگاه نویسنده خوش ذوق و توانای این آثار دیده شدند.

آوازه شاهکارهای ادبیات انقلاب در کارنامه نورآبادی

محمد محمودی نورآبادی در گفت‌وگو با خبرنگار فارس در شیراز اظهار داشت: دو آثارم در حوزه ادبیات انقلاب به نام‌های «خنده‌زار» و«هزار و یک جشن» در نورآباد ممسنی با حضور میثم محمدی نویسنده و منتقد ادبی فارس و مردم و مسئولین نورآباد در بوته نقد و بررسی قرار گرفت.

وی افزود: رمان «هزار و یک جشن» برگزیده(مقام اول) و تنها اثر برنده دیپلم افتخار در پنجمین جشنواره‎ کشوری داستان انقلاب بهمن ۱۳۹۱ بود. رمان « خنده‌زار» هم در سال ۱۳۹۰ در چهارمین جشنواره داستان انقلاب بهترین جایزه کتاب سال را به خود اختصاص داد و در پانزدهمین دوره جایزه کتاب سال شهید حبیب غنی‌پور در بخش انقلاب و دفاع مقدس هم موفق شد عنوان کتاب سال را از آن خود کند.

محمودی نورآبادی ادامه داد: برای این کتاب اولین بار در حوزه هنری تهران با حضور منیژه آرمین و احمد عربلو به عنوان منتقدین اثر نشست نقد و بررسی برگزار شد و پس از سال‌ها بهمن امسال دومین نشست نقد و بررسی را در نورآباد ممسنی شاهد بودیم.

این نویسنده خوش آوازه فارسی که در کشور معروف‌تر از استان فارس است، با اشاره به تصویرسازی قوی در این آثار ابراز داشت: یکی از نقاط  قوتی که هم در جلسه تهران و هم نورآباد مورد توجه منتقدین و حضار قرار گرفت، تصویرسازی خوب در این رمان‌ها بود.

وی بیان کرد: منتقدین در هر دو جلسه تاکید کردند که این آثار قابلیت دارند که برای ساخت سریال تلویزیونی و فیلم سینمایی از آن‌ها بهره برده شود چرا که تصویرسازی آن خیلی قوی است و چنان همه چیز زنده و قابل لمس پیش می‌رود گویی که مخاطب با خواندن کتاب، می‌تواند در متن وقایع قرار بگیرد.

وی با اشاره به اینکه  تاکنون در شیراز جلسه‌ای برای نقد و بررسی این آثار برگزار نشده، گفت: اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی که اصلا رغبتی به این مسائل نشان نمی‌دهد و هیچ انتظاری هم از آنها نیست چون در فضای دیگری سیر می‌کنند اما از نهادهایی مانند حوزه هنری و صدا و سیما که مدعی هستند  انتظار داریم انجام وظیفه کنند که متاسفانه وظایفشان را انجام نمی‌دهند و معمولا رفع تکلیفی و سوری کار می‌کنند.

این نویسنده با اشاره به اینکه حوزه هنری تنها به جلسات سخنرانی و وعده وعید  تو خالی بسنده می‌کند، گفت: در مناسبت‌ها و برنامه‌های مختلف نویسندگان را هیچ حساب می‌کنند و فکر می‌کنند که نویسنده‌ها متوجه نمی‌شوند اما از نجابت نویسنده‌هاست که چیزی نمی‌گویند.

وی با اشاره به اینکه از صدا و سیمای استان هم چندان اقدام انقلابی شاهد نبوده و نیستیم، تصریح کرد: این سازمان از ماجراهای انقلاب و هنرمندان ارزشی دور بوده و ما از این بابت گله‌مندیم. مثلا ۵ دقیقه یک نویسنده را دعوت می‌کنند خیلی عجولانه و غیر محترمانه می‌خواهند که صحبت کند. در این زمان کم چه می‌شود گفت؟ این نهایت بی احترامی به قلم است. بنیاد شهید، بنیاد حفظ آثار و کنگره سرداران که دیگر جواب سلام نویسنده‌ها را هم نمی‌دهند. نامه‌های بی‌جوابم موید این مطلب است.

محمودی با اشاره به اینکه ما آتش به اختیار کار می‌کنیم و به طور کلی از نهادهای دولتی و حاکمیتی در حوزه فرهنگ ناامید هستیم و کار خود را بر حسب وظیفه انقلابی انجام می‌دهیم، گفت: متاسفانه با مسوولانی مواجه هستیم که اصلا انجام کار موثر برایشان مهم نیست و پر کردن گزارش کار سالانه برایشان کفایت می‌کند.

وی ادامه داد: اصحاب قلم که از آن‌ها راضی نیستند، از خیلی از همکاران خبر دارم. در این شرایط  خدا هم راضی نیست. امیدواریم به خودشان بیایند و به تکلیفشان عمل کنند. اینها حقوق می‌گیرند برای همین کارهایی که روی زمین مانده است.

روح این داستان واقعی است!

این نویسنده خوش ذوق که ‌زاده پاییز۵۰ در روستای مهرنجان شهرستان ممسنی است درباره انگیزه‌اش از نگارش رمان‌های خنده‌زار و هزار و یک جشن گفت: خودم‌ زاده ایل و عشایر و بزرگ‌شده سیاه‌چادر هستم و با اینکه در شهر زندگی می‌کنم، به ایل تعلق خاطر دارم.

وی ادامه داد: من سعی کردم در آثارم به نقش روستاها و عشایر در اتفاق‌های بزرگ ایران بپردازم. دوست دارم این آثار به‌دست همه برسد تا بدانند روستاها و عشایر هم در روایت تاریخ سهیم بوده‌اند.

محمودی نورآبادی افزود: عمده کارهایی که در حوزه ادبیات انقلاب نوشته می‌شود، در فضای شهری در کلان شهرها و نهایتاً شهرستان‌ها رخ می‌دهد اما در خنده‌زار و هزار و یک جشن ما انقلاب را در فضای روستایی و عشایری می‌بینیم. از این جهت این دو اثر با آثار دیگر در این حوزه متفاوت هستند و لوکیشن آنها برخلاف دیگر آثار در روستا انتخاب شده است.

وی در خصوص معرفی رمان خنده‌زار توضیح داد: این رمان‌ به لحاظ زمانی در یک سال منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی اتفاق می‌افتد و حال و هوای تحول و پوست اندازی مردم و انقلاب را در روستایی به نام زارستان در بازه زمانی  زمستان ۵۶ تا زمستان ۵۷ نشان می‌دهد که انتشارات سوره مهر آن را چاپ کرده است.

این نویسنده یادآور شد: هر چند روستای زارستان خیالی است اما روح داستان درباره واقعیتی است که نویسنده تجربه کرده و همچنین از تجربیات دیگران شنیده است.

نقش معلمان در بیداری مردم روستا نمود بارز در «خنده‌زار» 

 وی تاکید کرد: راوی این داستان، پسری ۸ ساله به نام عیسی است. در این رمان همچنین شخصیتی به نام «رستم» به عنوان نماد ملیت و «رضا» به عنوان نماینده مذهب حضور دارند. نقش فرهنگیان و معلمان در بیداری مردم روستا نمود بارزی در «خنده‌زار» دارد.

محمودی نورآبادی گفت: در این داستان‌ از تجربیات خودم در روستای زادگاهم استفاده کردم. من شکنجه مردم به خاطر تفنگ دمپر را لمس کرده بودم. نگاه شخصیت عیسی  اکثرا نتیجه تجربیات و مشاهدات خودم بود که از کودکی در روستای مهرنجان ممسنی به یاد دارم.

وی در خصوص معرفی رمان «هزار و یک جشن» نیز توضیح داد: این رمان که برگزیده پنجمین جشنواره داستان انقلاب شد بین ۱۳۸ رمان تنها اثری بود که دیپلم افتخار هم گرفت و انتشارات شهرستان ادب آن را چاپ کرد. این اثر سال ۹۱ در کشور مطرح شد و سال  ۹۳ در شاهرود سمنان برای آن جلسه نقد و بررسی برگزار شد و حالا در بهمن ماه سال ۹۷ آوازه آن به نوراباد ممسنی رسیده است.

خاطرات عمویم و سایر اهالی روستا را به ساحت داستان بردم

 محمودی نورآبادی ادامه داد: این رمان دربرگیرنده وقایعی از تاریخ معاصر است و محل وقوع داستان روستایی‌ به نام «چشمه‌سیبی» است و ماجراهای آن به سال ۱۳۲۹ ایامی که محمد رضا پهلوی قرار است با دومین همسرش ثریا بختیاری ازدواج کند، برمی‌گردد. معمولا چنین مناسبت‌هایی در آن ایام با برگزاری جشن‌هایی پر زرق و برق در سراسرکشور همراه می‌شد تا به شاه چهره‌ای مردمی ببخشد.

وی ادامه داد: جشن‌هایی که درواقع از سوی مردم و با میل رغبت برگزار نمی‌شد اما هزینه آن از جیب آن‌ها می‌رفت و بخشی از بودجه مملکت صرف برگزاری این جشن‌ها می‌شد.

این نویسنده در خصوص اینکه آیا شخصیت‌های این رمان واقعی هستند یا خیر، پاسخ داد: روستای چشمه سیبی تخیلی است اما این داستان بر اساس ماجراهای واقعی نوشته شده است. اگر کتاب را دیده باشید من در پیشانی کتاب آن را به عمویم حسین علی تقدیم کردم که آن روزها یکی از دانش آموزان حاضر در این جشن بوده و بسیاری از خاطراتش در این رمان بازنویسی شده اند. من خاطرات عمویم و سایر اهالی روستا را به ساحت داستان بردم اما این داستان واقعیت دارد و اشعاری که عینا توسط یکی از معلمین دبستان سروده شده و توسط دانش آموزان در جشن خوانده شده را در کتاب آوردم.

محمودی نورآبادی که قلم زدن در این زمینه را برای خود افتخار می‌داند، ابراز داشت: من مصاحبه و تحقیقات زیادی در مورد حال و هوای انقلاب در روستاها و شهرستان خودم انجام دادم و خاطرات بدیعی را جمع آوری کردم و هرگاه مجالی ایجاد شود، سوژه‌های زیادی در این خصوص دارم که اثر جدید در مورد انقلاب بنویسم. مهم نیست که نهادهای فرهنگی اهمیت بدهند یا خیر، خدا خودش کمک خواهد کرد.

وی معتقد است دفاع مقدس به فاصله کمی پس از انقلاب رخ داد و ذهن‌ها بیشتر به آن سمت رفت و کمتر در فعالیت‌های هنری به انقلاب پرداخته شد به همین خاطر هنوز هم خیلی جای کار در زمینه ادبیات و داستان انقلاب وجود دارد.

«آخرین ایلخانی» در سکوت و گمنامی به بازار آمد

این نویسنده توانمند در خصوص آخرین اثری که از او چاپ شده، پاسخ داد: کتاب «آخرین ایلخانی» آخرین اثر من بود که دو سال پیش چاپ شده  و حال و هوای قبل از انقلاب  و پس از انقلاب را می‌توان در این اثر مشاهده کرد.

وی گفت: این کتاب از بهار ۶۱ و درگیری سپاه با خسروخان قشقایی روایت می‌کند و یک فلش بک به گذشته دارد و تا زمان سلطنت احمد شاه قاجار که کنار دریاچه پریشان مهمان قشقایی‌ها می شود در عمق تاریخ جلو می‌رود. پیشنهاد صولت الدوله به احمد شاه قاجار برای عزل رضاخان یکی از فصل‌های جالب این کتاب است که مداخله استعمار و مشخصا انگلیس‌ها در انتخاب وزرا را به خوبی یادآور می‌شود و درس‌های زیادی برای جامعه امروزی دارد.

این نویسنده فارسی اظهار داشت: قالب این کتاب ۵۲۷ صفحه‌ای داستان تاریخی است و انتشارات عصر صادق آن را منتشر کرده اما تاکنون برای معرفی و رونمایی و نقد و بررسی آن کاری انجام نشده است. علاقمندان می‌توانند این کتاب را از فروشگاه بچه‌های کتاب شیراز تهیه کنند.

 محمودی نورآبادی، ادامه داد: اخیرا بیشتر به شهدای مدافع حرم پرداختم و سه اثر زیر چاپ دارم که قالب آن‎‌ها زندگی‌نامه داستانی شهداست و انتشارات شهید شیرازی در تهران قرار است آنها را منتشر کند.

وی اضافه کرد: اولین کتابی که در این باره به مرحله چاپ رساندم،  «سه نیمه سیب» درباره دو برادر ایرانی و ساکن قاسم‌آباد مشهد است که هرچه تلاش می‌کنند تا از طریق راه‌های قانونی به سوریه بروند، به نتیجه نمی‌رسند؛ در نهایت در سال ۹۴ در پوشش مدافعان افغانستانی با نام‌های متفاوت راهی سوریه شده و بعد از چند ماه در یک زمان در تدمر سوریه به شهادت می‌رسند.

این نویسنده فارسی گفت: پس از آن کتابی داستانی به نام «شاه نشین در شام» در رابطه با زندگی برادر شهیدم ستار محمودی نوشتم. کتاب «دیده بان صبح، نگران عصر» هم روایتی داستانی از زندگی شهید مدافع حرم صفدر حیدری از بچه‌های نورآباد ممسنی فارس است که آخرین کتابی است که نوشتن آن را تمام کرده و به انتشارات تحویل دادم.

خاطرات خواندنی اهالی قرارگاه حمزه سیدالشهدا در راه است

وی در خصوص جدیدترین اثری که در دست نوشتن دارد نیز پاسخ داد: در حال حاضر در حال نوشتن اثری در خصوص بازگرداندن امنیت پایدار به شمال غرب کشور با نگاهی به فعالیت‌های قرارگاه حمزه سیدالشهدا در شمال غرب هستم. محتوای این اثر از سال ۶۱ شروع شده و تا شهریور ماه گذشته که موشک سپاه قرارگاه فرماندهی اربیل را منهدم کرد و سی نفر از سران حزب دموکرات کردستان کشته شدند ادامه دارد و به استناد خاطرات فرماندهان قرارگاه نگاشته می‌شود.

به گزارش فارس، محمد محمودی نورآبادی بعد از بازنشستگی دست به قلم شده و طی بیش یک دهه فعالیت در حوزه داستان بیش از ۲۰ جلد کتاب خواندنی درکارنامه حرفه‌ای خود دارد و تقریبا در تمام این سالها در جشنواره‌های کشوری معتبر خوش درخشیده و برخی کتاب‌های او مانند شام برفی به زبان انگلیسی و عربی هم ترجمه شده‌اند.

انتهای پیام/

[ad_2]

Source link

آیا از مطلب بالا راضی هستید؟

نظرات + سوالات خودتان را ارسال کنید

پشتیبانی سایت