[ad_1]
به گزارش خبرگزاری فارس از همدان، صدور بیانیه گام دوم انقلاب از سوی مقام معظم رهبری برنامهای راهبردی و نقشهراهی برای همه خواهد بود که باید بند بند و جزء و جزء آن به شکل قانون تدوین و اجرا شود، اگر این اتفاق رخ دهد ایران اسلامی میتواند به صورت جهشی پلههای ترقی و پیشرفت را طی کند.
اجرای این بیانیه نیازمند نیروهای جوان، متعهد و مومن بوده که نه تنها خود به عنوان فرمانده در خط مقدم حرکت میکنند بلکه میتوانند مربی، مرشد و معلم برای نسلهای پایین تر بوده و با آنها مسیر را طی کنند.
با توجه به بیانیه دوم انقلاب و بحث ترویج اخلاق، معنویت، امید و خودباوری، عزت، سبک زندگی ایرانی و اسلامی قطعا نقش متولیان امر آموزش، تربیت، تعلیم و پرورش نسلهای دهه سوم و چهارم را در حوزه علمیه و آموزش و پروش دارند، سنگینتر خواهد بود و نقش معلمان بارزتر.
در این میان باید معلمان فرهیخته، متعهد و انقلابی را شناسایی کنیم و با معرفی آنها علاوه بر الگوسازی، راهکارها را هم جویا شویم.
علی درویشی یک از معلمان جوان و انقلابی است که شاگردانش عاشق مرام و گفتار او هستند، او یک معلم، محقق، نخبه علمی کامپیوتر، دانش آموخته کارشناسی ارشد مهندسی کامپیوتر گرایش نرمافزار، استاد دانشگاه فرهنگیان، استاد سواد رسانهای و یک فعال فرهنگی است که تمام وقت خود را وقف تربیت و بالندگی شاگردانش کرده است، آنقدر در کلاس درس محبوبیت دارد که شاگردانش با علاقه سر کلاس حاضر میشوند و درس میخوانند و در این کلاس هم راضیاند از شاگرد گرفته تا تک تک والدین.
این معلم خلاق شیوه تربیتی خاص خود را دارد و معتقد است باید اول با شاگرد دوست شد بعد کار تدریس و آموزش رو شروع کرد. باید در قلب و روح تک تک شاگردان نفوذ کرد و بعد فرمولهای ریاضی را در ذهنش کاشت.
معلمی که برای نشان دادن فرهنگ ایثار و شهادت به شاگردانش به سخنرانی نمیپردازد بلکه فرزند یکی از شهیدان مدافع حرم را سر کلاس دعوت میکند که بچهها از کسی که هم سن و سال خودشان است و داغ از دست دادن پدر را در دل دارد در مورد شهادت و دلتنگی پدر بشنوند.
معلم متعهدی که شعار نمیدهد بلکه آنچه یاد میدهد خود عمل میکند نمونهاش آن روزی بود که وقتی با شاگردانش به اردو رفته بودند بعد از پایان آن همه بازی و هیاهو معلم کیسه زباله را برداشت و شروع به جمعآوری زبالهها کرد، بچهها که این صحنه را دیدند به پیروی از معلم خود هر کدام کیسهای را برداشته و کل فضا را پاک کردند بدون حتی یک کلمه دستوری از سوی معلم.
معلم خوشفکر ما سر کلاس با شاگردانش در مورد یک بازی رایانهای گپوگفت میکند و به جای سرکوب کردن و نهی از راهش وارد شده و بچهها را در مورد بازیهای کامپیوتری به چالش میکشد و از معایب و مزایای بازی میگوید؛ آنقدر کلاس را با گفتههایش جذاب میکند که شاگردانی که وابستگی شدید به گوشی همراهشان داشتند آن را آزادانه و با اختیار خودشان نزد معلم امانت میگذارند.
معلم شادابی که زنگ ورزش با شاگردانش در زمین فوتبال بازی میکند، توپ میزند، میدود و در عین حال درس جوانمردی و دوستی میدهد.
در این گزارش هدفمان نشان دادن سیرت و منش معلمان دلسوزی است که با وجود همه کاستیها و کمبودها عاشق درس، کلاس و مدرسهاند. از این رو با این معلم متعهد به گفتوگو نشستیم و در مورد حال و هوای نسل امروز و ویژگی یک معلم انقلابی پرسیدیم.
فارس: وظایف یک معلم با توجه به شرایط امروز جامعه چیست؟ معلم انقلابی چگونه معلمی است و چگونه میتواند انقلاب را برای نسلهای سوم و چهارم تبیین کند؟
درویشی: معلم یک وظیفه مهم دارد و آن هم معرفی دستاوردهای انقلاب به نسل سوم و چهارم انقلاب است. امروز دیگر نمیشود با کلیپ و سخنرانی این نسل را قانع کرده و در مورد انقلاب و اهداف آن صحبت کرد. متاسفانه این نسل جدی گرفته نمیشود و اگر به این باور برسیم همین نوجوانان بودند که انقلاب را رقم زدند و در زمان جنگ که جوان شده بودند جنگ را اداره و مدیریت کردند. زندگی شهیدفهمیده باید هر روز در ذهن ما مرور شود که این بزرگمرد کوچک چه کاری کرد و امام با آن عظمت فرمودند این پسر رهبر ما است. نسلی که ما الان با او روبرو هستیم همسن و سال همین شهید هستند. پس این نسل باید جدی گرفته شود.
انقلاب را باید در سه بخش برای نسلهای سوم به بعد تبیین کنیم. زمان قبل از انقلاب و دوران پهلوی که بچهها باید بدانند در زمان پهلوی ما عزت و استقلال نداشتیم، زیر سلطه آمریکا و غرب بودیم و حکومت حاکم بر ایران زیر بیرق آمریکا خم و راست میشد و ما در مقابل آنها حقیر بودیم.
تقسیم بندی بعد به امروز و حال ما برمیگردد به این ۴۰ سال از زمان انقلاب تا به امروز که ایران و مردمش با یک انقلاب مردمی از زیر چنگال استعمار و اسثتمار با اطاعت از ولایت فقیه نجات یافت. در این ۴۰ سال متاسفانه انقلاب، دستاوردهای انقلاب، پیشرفتهای کشور و نقش مهم ولایت فقیه را برای نسل سوم و چهارم تبیین نکردیم. ما برای بچهها توضیح ندادیم که امام(ره) با اعتقاد به خدا و تسبیح به مبارزه با طاغوت آمد نه با توپ و تانک و سربازانش هم مردم بودند.
تقسیمبندی بعد ترسیم آینده برای نوجوان و جوان است. ما باید انسان امیدوار به آینده و منتظر ظهور تربیت کنیم. انسان امیدوار میتواند منتظر ظهور باشد.
برای بچهها عنوان کنیم در این ۴۰ سال با وجود هشت سال جنگ، تحریم و دشمنیها ما امروز قدرت داریم آن هم در زمینه علمی، هستهای، موشکی، نظامی.
باید با بیان دستاوردهای انقلاب در این ۴۰ سال که با قدرت فکر و دست جوانان این مرز و بوم شکل گرفته نسلهای جدید را امیدوار به آینده کنیم و و امید و نشاط و اعتماد به خود را در جامعه پمپاژ کنیم، معتقدم نقش آموزش و پرورش و معلم در روشنگری این سه مقطع زمانی بسیار مهم و کلیدی است.
اما معلم انقلابی چند شاخصه دارد: ببینید، ما با نسلی روبرو هستیم که از ما بسیار جلوتر بوده و بسیار دانا هستند. وقتی در سال ۹۱-۹۰ موضوع شکاف دیجیتالی بین والدین و بچهها مطرح شد کسی باور نمیکرد چند سال بعد ما دچار چالشی عظیم خواهیم شد.امروز بچهها یا به ما رسیدهاند یا از ما جلوتر هستند.
نسل امروز آگاهتر از قبل بوده و هرگز نمیتوان این نسل را با زمان و دوران خودمان مقایسه کرد. امروز معلم نباید از دانشآموز عقب باشد. معلم باید خود را بهروز کند. باید اشراف کامل به مسائل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی جامعه داشته باشد و بتواند با شاگردانش در مورد موضوعات مختلف تبادل نظر کند.
معلم انقلابی باید اهل مطالعه باشد و بتواند شبهات دانشآموز را رفع کند. معلم انقلابی باید بتواند موضوعات سیاسی جامعه خصوصا ولایت فقیه و نقش و جایگاه آن را برای دانشآموز را تبیین کند. در بستر همین ولایت فقیه میتوانیم انقلاب و دستاوردهای آن را بیان کنیم. امروز برخی از بچههای ما اطلاعاتی در مورد ولایت فقیه ندارند و سوالات بسیاری هم دارند.
متاسفانه ما به موضوع ولایت فقیه در مدارس خود بسیار کم پرداختهایم در حالی که باید هر روز در سر کلاس زمانی را برای معرفی و بیان جایگاه ولایت فقیه در دین و جامعه اسلامی اختصاص دهیم، شاگردان ما باید با این تفکر رشد کنند و در آینده بتوانند جواب شبهات را با وجود هجمههای رسانهای که بر سر کشور آوار شده، بدهند. دانش آموزان نباید رها شوند. معلم انقلابی باید بذر امید را در ذهن و دل تک تک شاگردانش بکارد و عنصر امید و باور را تقویت کند.
امروز باید برنامههای مدرسه با سکانداری خود بچهها با نظارت بزرگترها اتفاق بیافتد. باید به بچهها هویت و مسوولیت داد. چند سالی است «مدرسه انقلاب» شکل گرفته که کار خوبی است، در این مدرسه خود دانشآموز درگیر شده و دستسازههای انقلاب را به شکلهای مختلف در این نمایشگاه برای دید عموم فراهم میکند و این کار یعنی ایجاد انگیزه و هویت.
فارس: شما هر روز با شاگردان زیادی برخورد دارید، نیاز نسل امروز چیست؟
توجه، توجه و توجه. نسل امروز فقط توجه میخواهد. باید با بچهها به سمت جلو حرکت کرد، امروز آموزش در چارچوب تدریسهای معمول گذشته منسوخ شده و باید توقعات بچهها را در قالب سایبری پاسخ دهیم و اگر اینگونه باشیم هرگز بچههای ما به دیگران مراجعه نمیکنند، معلم با توجه، احترام و تکریم شاگردانش میتواند در قلب و فکر آنها نفوذ کند، معلم نباید در چارچوب تدریسهای کلاس خود را محصور کند. شاگرد امروز این انتظار را دارد که وقتی از من معلم یک سوال سایبری میکند من بتوانم جواب او را بدهم. معلمی موفق است که شاگرد در همه جا خصوصا در محیط خانه پرچم معلم را بالا نگه دارد و این یک افتخار برای معلم بوده، هرچند مسؤولیت او را سنگین می کند.
فارس: به نظر شما نسل امروز چه ویژگیهایی دارد؟
نسل دهه ۶۰ که سختی بسیار دیده است از جنگ گرفته تا محدود بودن امکانات و شرایط اقتصادی حاکم در آن زمان؛ امروز پدر و مادر شده و میخواهد سختیهای زمان خود را با فراهم کردن همه امکانات برای فرزندانش جبران کند اما دقت کنیم این نسل، نسلی هوشمند، فعال و داناست و همین رفاه باعث شده نسلی وابسته، زودرنج و کمی عصبانی باشد چون همیشه درگیر محبت و پشتیبانی والدین بوده، نسل امروز کمی پرتوقع است و بین دوگانگی موجود بین محبت زیاد والدین و سختی مشکلات آموزشی قرار گرفته است.
نسل امروز که ما آن را نادیده میگیریم کمتر از نسلهای قبل نیستند. این افراد آیندهسازان این کشور و محافظان منابع این کشورند. این نسل آنقدر مهم است که دشمن برایش برنامههای بسیار با هزینههای هنگفت ترتیب داده است. دشمن برای چیزی بیهوده هزینه نمیکند این نسلها، نسل احمدی روشنها و نسل حججیهاست. پس باید آنها را کمی مستقلتر تربیت کنیم و از ظرفیت هوشی و دانایی آنها بهره کافی را ببریم.
فارس: به نظر شما مشکلات سیستم آموزشی ما چیست؟
بینید ما در عصر دیجیتال و سرعت و انواع شبکههای اجتماعی، گوشیهای هوشمند، بازیهای مختلف رایانهای قرار داریم و این نسل از همان دوران کودکی و حتی زیر یک سال با گوشی آشنا میشود و از برنامههای آن لذت میبرد ولو یک آهنگ، قصه و انیمیشن ساده باشد، بعد هر چه بزرگتر میشود هم جذابیت این وسایل برایش بیشتر میشود هم وابستهتر؛ اگر نظارت و کنترل والدین نباشد این وابستگی عمیقتر و خطرناکتر میشود حالا همین کودک به سن هفت سال رسیده و وارد مدرسهای میشود که سیستم آموزشی حاکم بر آن سنتی بوده و به همان روشهای قبل تدریس میشود و این یعنی تعارض و دوگانگی و سرخوردگی شاگردان.
موضوع بعد حجم بالای مطالب در کتابهای درسی است که جز خستگی برای کودک چیزی ندارد این موضوع تنها نظر من نیست و اساتید و کارشناسان بزرگ هم آن را مطرح میکنند.
اگر سیستم آموزش و پرورش کشورهای دیگر را مطالعه کنیم مانند فنلاند که جزو برترین سیستمهای آموزشی دنیاست میبینید در این کشورها دوران ابتدایی دوران بازی، شادی، شادابی و آموختن مهارتهای زندگی است، یعنی همان چیزی که در اسلام تأکید شده و پیامبر گرامی اسلام میفرمایند آموزش به کودکان در همه ابعاد مانند حکاکی بر روی سنگ است که هرگز فراموش نمیشود؛ اما در سیستم آموزشی ما در دوران ابتدایی از همان روز اول بچه با حجم انبوهی از مطالب و کتابهای درسی روبرو میشود و معلم وقت کم میآورد، خسته میشود و نمیتواند در مسیر خلاقیت برای کلاس و رشد قوه خلاقیت کودک قدم بردارد. بازی کردن بچه محدود به همان زنگ ورزش میشود، معلم فرصتی ندارد با شاگردانش گپوگفتی داشته باشد چون نگران است سرفصلها تمام نشود. با این سیستم خیلی کم پیش میآید معلم به مطالعه غیر از درس، مسائل فرهنگی و تربیتی بپردازد از سوی دیگر والدین انتظارات زیادی از معلم دارند و همین هم باعث نگرانی مضاعف معلم میشود.
ما چهار گروه معلم داریم: معلمانی که سواد دارند ولی قدرت انتقال ندارند، معلمی که هم سواد دارد و هم قدرت انتقال، معلمی که سواد چندانی ندارد ولی قدرت انتقال خوبی دارد و معلمی که نه سواد دارد و نه قدرت انتقال. خوشبختانه اکثر معلمان ما هم سواد دارند و هم قدرت انتقال. این هنر انتقال بسیار مهم بوده و باید معلم انقلابی در راستای انقلاب و دستاوردهای آن قدم بردارد.
در سیستم آموزش ما جای موضوع سبک زندگی بسیار خالی است هرچند در چند سال اخیر کارهایی شده اما محدود و کم است. سبک زندگی باید از همان دوران ابتدایی در مدارش آموزش داده شود تا در ذهن کودک نهادینه شود.
باید فضای مدرسه از حالت سرد و سنتگرایی و خشک خارج شده و به محیطی شاد و جذاب برای شاگردان تبدیل شود که در زنگ آخر با ناراحتی از مدرسه دل بکند. باید در زنگ قرآن، هدیه آسمانی و مطالعات اجتماعی سعی کنیم که مهارت زندگی را یاد بدهیم. باید اشراف کامل با مسائل روانشناسی داشته باشد.
فارس: معلم باید چه مهارتهایی داشته باشد؟
معلم باید روانشناس خوبی باشد، امین باشد و امروز مهارتهای مختلف خصوصا در زمینه سواد رسانهای را داشته باشد و بداند معضل امروز نسل بچههای ما فضای مجازی و سایبری است که به یک چالش برای خانوادهها تبدیل شده است من هر روز با این موضوع در مدرسه و کلاس روبرو هستم و میبینم خانوادهها را به شدت درگیر کرده و همه این مسائل بر میگردد به برخوردهای غلط .امروز معلم باید با سواد رسانهای خود در مورد معایب و مزایای فضای سایبری و کنسولهای بازی صحبت کند و وقتی شاگرد این علم معلم را میبیند راحت مطالب را از او میپذیرد.
معلم وقتی میبیند که شاگردش چشمانش سرخ است باید کنکاش کند و بفهمد علتش چیست، وقتی شاگرد سر کلاس افتادگی شانه دارد و همیشه خمیده مینشیند باید بفهمد این موضوعات مربوط به بازی کردن زیاد کودک با گوشی، تبلت و … است که بر روی اندام او تاثیر گذاشته است، نباید آن را سرکوب کرد بلکه باید راهکار خوب ارائه داد و حتی با والدین چندین جلسه صحبت کرد تا مشکل حل شود، همه این موضوعات بار کاری معلم را زیاد میکند ولی به عقیده من رسالت معلم جز این نمیتواند باشد. معلمی سختیهای بسیاری دارد.
فارس: امروز با پدیده تنبیه در برخی مدارس مواجه هستیم نظر شما چیست؟
در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش ۲۱ شاخصه برای معلم تعریف شده و ضرب و شتم در مدارس ممنوع است. ولی یک نکته را در نظر بگیرید والدین امروز اکثراً تکفرزندی یا دوفرزندی هستند و کنترل همین تعداد محدود گاهی برایشان سخت است و عدم کنترل خود را در مقابل رفتار بد بچه به شکلهای مختلف نشان میدهند، حال معلم با ۱۰ تا ۳۰ شاگرد با تربیتها، رفتارها و فرهنگهای مختلف مواجه است و هر کدام از این شاگردها شیطنتهای خاص خود را دارند. معلم باید دانا باشد و از همان روزهای اول باید شناختی را از شاگردانش کسب کند چون میخواهد ۹ ماه سال را در کنار آنها سپری کند پس باید به گونهای رفتار کند که هم برای خودش لذتبخش باشد، هم برای شاگردانش.
معلم باید روشهای مختلف را جایگزین تنبیه بدنی کند، به طور مثال اگر دانشآموزی بیشفعال است تصور نکند که هدف آن دانشآموز به هم ریختن کلاس معلم است بلکه با روشهایی از جمله جابجایی دانشآموز، قرار ندادن او در کنار پنجره و درب ورود به کلاس، مسئولیت دادن به او …میتواند او را کمی آرام کند.
معلم نباید در صورت خطای یک دانشآموز او را تهدید به ترک کلاس کنه بلکه باید تنبیهی در نظر بگیرد که او را درگیر کند مثلا به او بگوید اگر فلان رفتار بد را مرتکب شوی باید این فعالیت علمی را انجام بدهی، با این روش با یک تیر دو نشان زدهایم. هم دانشآموز متوجه میشود رفتار بد او باعث شده معلم رفتار سرد داشته باشد و هم با تکالیف علمی و آموزشی مناسب و متناسبی که به او میدهد او را مجاب کرده که در جهت تقویت بنیه آموزشی خود دانشآموز قدم بردارد.
البته در دنیا روشهایی برای جریمه والدین وجود دارد و میتوانیم ما هم با تعامل بین والدین و مدرسه اگر دانشآموزی بنا به هر دلیلی بیانضباطی انجام داد، با دعوت از والدین، از آنها بخواهیم فرزند خود را به جهت بیانضباطی، در منزل به نحوی جریمه کنند مثلا اجازه ندهند برای مدتی فرزندشان کنسولهای بازی، رفتن به پارک یا هر عملی که فرزندشان در منزل علاقمند به آن هستند را انجام دهند، در واقع آنها با این اقدام به دانشآموز یاد میدهند هر بیانضباطی در آموزشگاه محرومیت از علاقمندیها را به دنبال دارد.
فارس: ضمن تشکر از وقتی که در اختیار ما گذاشتید، اگر مطلب پایانی دارید میشنویم.
من هم از شما تشکر میکنم، مطلب پایانی اینکه من معتقدم باید برنامه درسی در دوران ابتدایی محدود و کم شود و آموزشها به سمت مهارت برود. باید بازیهای شادیآفرین را در مدارس پیاده کنیم و حس اعتماد را در آنها تقویت کنیم. نسلی که اعتماد و اتکا در آن قوی باشد هرگز به راحتی تن به دشمن نخواهد داد. ما باید برای فرزندانمان در دوره ابتدایی برنامههای قوی و محکمی داشته باشیم و با نگاه اینکه این افراد آیندهسازند، تربیت کنیم.
معتقدم معلم امروز باید مثبتاندیش و امیدوار باشد، ظرفیتها و توانمندیهای شاگردانش را دریابد، آنها را تقویت کند و با روحیه امیدآفرین و خودباوری، ناامیدی را از شاگردانش دور کند، باید به آنها پرو بال بدهد و آنها را به عنوان آیندهسازان این مملکت ببیند و روحیه حب به وطن را در آنها نهادینه و تقویت کند.
=====================
گفتوگو از احسان مطهریزاده
=====================
انتهای پیام/ ۸۹۰۰۱/ ۴۰
[ad_2]
Source link
نظرات + سوالات خودتان را ارسال کنید
تبلیغات متنی